کودکی نجوا کرد : خدایا با من حرف بزن
مرغ دریایی آواز خواند ،کودک نشنید
سپس کودک فریاد زد :خدایا با من حرف بزن
رعد در آسمان پیچید ولی کودک گوش نداد
کودک نگاهی به اطرافش انداخت و گفت : خدایا بگذار ببینمت
ستاره ای درخشید ولی کودک توجه نکرد
کودک فریاد زد : خدایا معجزه ای نشانم بده ،
و یک زندگی متولد شد اما کودک نفهمید
کودک با ناامیدی گریست ؛خدایا با من در ارتباط باش،
بگذار بدانم اینجایی،
بنابراین خدا پایین آمدو کودک را لمس کرد ،
ولی کودک پروانه را کنار زد و رفت .
*****************************
:: موضوعات مرتبط:
خلاقیت ,
کلمات قصار ,
مطالب جالب ,
سخنان بزرگان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1161
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0